یک کش بستم دور دستم که اگر معیار قضاوتم به زمان گذشته برگشت محکم بکشم و رهاش کنم. من اگر فقط در حالا زندگی کنم و افعالم ماضی نشود حالم خوب است. من اگر تو به یادم نیایی حالم خوب است. اگر همه خوبی هایت را به ماضی بسپارم و همانجا رهایش کنم حالم خوب است. تو برای من یک فعل گذشته ای که دیگر هیچ وقت تکرار نخواهی شد. حالا حالم خیلی خوب است.