بعد از شش سال وبلاگ نویسی تازه دارم درک میکنم که از نوع نوشتنم راضی نیستم. نوشتن نمیدانم. شاید هم بخاطر اینه که کم کتاب خواندم. احساس تهی بودن میکنم.
توقع داشتم در وبلاگم از تنهایی های محضم و از حرفهایی که فقط به خودم میگم بنویسم. اما انگار که اینطور نیست. حس میکنم وبلاگهایم ادامه همین شخصیتم هستند که همه در اجتماع درک میکنند و من نمیخواستم این باشه. دلم میخواست بعد دیگری از شخصیتم اینجا حرف بزنه همان بعدی که ما مردم مخصوصا ما افغانستانی ها نهایت تلاش برای پنهان کردن اش را داریم.
دغدغه مصروفیت ها در پلت فرم های دیگر در فراموشی خودم و دنیای وبلاگ نویسم بی تاثیر نبود.