مادر قربانی عشق


می خواهم از مادران افغانی که سالها از عشق به فرزندانشان سوخته اند بنویسم.

از آنهایی که تا دیروز، طی سال ها جنگ، گلوله های دشمن، فرزندانشان را از دستشان می ربود تا در عشق فرزندشان بسوزند.

از مادرانی که درد و رنج و زندگی سخت را در وحشتناک ترین شرایط جنگ و فقر برای پاسداری از این عشق به جان دل خریده اند.

و امروز از مادرانی که قربانی دموکراسی و فصل جدید زندگی زنان در افغانستان می شوند.

دیروز مادری را دیدم که شوهرش او را به اتهام فحشا زیر لت و کوب خود گرفته بود. مادری که دو فرزند داشت و چنین شوهری را فقط بخاطر فرزندانش تحمل میکرد.

مردی که هر روز یک نیرنگ را برای قتل ازادی های این زن بازی میکرد چون میدانست او عاشق دو فرزندش است.

صدای دخترش هنوز در گوشم می پیچد که پدرش از دستانش گرفته او را در کوچه می کشید تا از مادرش جدا کند و او از وحشت منقلب میشد.

با خودم گفتم این فرزندان آینده سازان این کشور هستند؟

چگونه یک خانواده یا یک جامعه می تواند به فرزندانی که همیشه در اضطراب و بحث و جدال و نیرنگ بزرگ شده اند تکیه کند؟

چندین کودک دیگر اینچنین در افغانستان قربانی مبارزه برای آزادی بیان و حقوق زن می شوند؟

حرف مرد این است که زن یا طلاق بگیرد یا دیگر به مکتب برای تدریس نرود!!!

حتی شرافت شغل معلمی را هم زیر پا می برد تا حرفش را به کرسی بنشاند.

با این حال من همیشه دور و برم زنان موفق و قدرتمند و خوشبختی را می بینم که توانسته اند در چنین جامعه آشفته ای، شرافت و جایگاهشان را در جامعه و خانواده شان به خوبی تثبیت کنند.

و متاسفم برای همه خانواده هایی که اینطور با زن، نیم پیکر جامعه،  مبارزه میکنند آنهایی که برای پنهان کردن پوچی افکارشان از توانمندی جسمی شان علیه یک زن استفاده می کنند تا مثلا غیرت خود را نشان دهند.

3 دیدگاه برای «مادر قربانی عشق»

  1. فکر کنم شما از همان مادری گپ می زنید که من هم در وبلاگم نوشته ام. و زنان جوان برای تغییر هم در وبسایتشان نوشته اند. فرق ما در این است که شما بسیار پشت پرده نوشته اید. زنان جوان برای تغییر فقط نام مادر را نوشته است و چون به دنبال حقایق هستم، هم نام مادر و هم آن شوهر خونخوارش را نوشته ام در وبلاگم که بسیاری شوهر خونخوار زن را به نام شاعر و نویسنده ارجمند می شناسند.

  2. vaqean bazi madar ha qorbani qeyrate kazeb va dorughine bazi mardha va eshqe be farzand mishavand

  3. من نمی فهمم چرا زن های افغانی این همه سختی رو تحمل می کنند اما طلاق نمیگیرند. حتما اطلاعات من کافی نیست. اما تا جایی که به فکر من می آید برای بچه ها بهتر هست که زدو خرد پدر مادرشان را نبینند. طلاق فاجعه نیست. بچه های طلاق لزوما دچار مشکل نیستند.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s